این چه بساطی است، چه گشته مگر؟
مملکت از چیست؟ شده محتضر!
موقع خدمت همه مانند خر
جمله اطباش، به گل مانده در
به به از این مملکت خرتوخر
بشنو و باور مکن
جان پسر، گوش به هر خر مکن
بشنو و باور مکن
تجربه را باز مکرر مکن
بشنو و باور مکن
مملکت ما شده امن و امان
از همدان تا طبس و سیستان
مشهد و تبریز و ری و اصفهان
ششتر و کرمانشه و مازندران
امن بود، شکوه دگر، سرمکن
بشنو و باور مکن
بعد از این بر وطن و بوم و بَرَش باید رید
به چنین مجلس و بر کرّ و فـَرَش باید رید
به حقیقت دَر ِعدل ار دَر ِاین بام و در است
به چنین عدل و به دیوار و دَرَش باید رید
آنکه بگرفته از او تا کمر ایران را گــُه
به مکافات ، الی تا کمرش باید رید
پدر ملت ایران اگر این بی پدر است
بر چنین ملت و روح پدرش باید رید
به مدرس نتوان کرد جسارت اما
آنقدر هست که بر ریش خرش باید رید
این حرارت که به خود احمد آذر دارد
تا که خاموش شود ، بر شررش باید رید
شفق ِسرخ نوشت : آصف کرمانی مُرد
غفرالله ! کنون بر اثرش باید رید
آن دهستانی ِبی مدرکِ تحمیلی ِلــُر
از نوک پاش الی مغز ِسرش باید رید
گر ندارد ضرر و نفع ؛ مشیرالدوله
بهر این مُلک ، به نفع و ضررش باید رید
ار رَوَد مؤتمنالملک به مجلس ، گاهی
احتراما ًبه سر ِرهگذرش باید رید
(میرزاده عشقی)
با اینکه شعرش مال چند ده سال پیشه ولی دلیل نمیشه که بگی مطلبت سیاسی نیست! :) به زودی میایم ملاقاتت!!
در نهایت ذوق و طبع والای عشقی سروده شده. خدارحمتش کنه................
و همچنین توفیق نوشتن به شما بده ................. اگه سر بزنین وبلاگ من هم کلبه ی درویشه ............................. یا حق
دم شماگرم داداش واقعاراسته
سلام بر تو هموطن
منم ریدم تو روح پدر شاعر که خوش گه خوری کرد
درود و ممنون برای این اشعار، درود بر روان پاک میرزاده عشقی، این شاعر شهید که مرد عشق وطن بود و در راه وطن جان باخت.