از من پرسید: تو مال منی؟
گفتم :آره ! مال خوده خودت . هر کاری دلت می خواد با من بکن.
گفت: هر کاری؟
گفتم :آره.....
تنهام گذاشت و رفت
زمان به من آموخت که دست دادن به معنیه رفاقت نیست.....
بوسیدن قوله ماندن نیست.....
و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست.
دکتر شریعتی: آنجا که چشمان مشتاقی برای انسان اشک می ریزد .
زندگی به رنج کشیدنش می ارزد.
زندگی مثل یه دیکتست که هی غلط مینویسی و پاک میکنی دوباره غلط مینویسی و باز پاک میکنی غافل از اینکه یه روز داد میزنن ورق ها بالا.
از رفتن می گی چرا برادر ؟
راستی فکر کنم هنورز برا نوشتن و پاک کردن وقت داشته باشی
و امید وارم این جوری باشه اما خوب کمتر از پاک کن استفاده کن که بیشتر وقت کنی به سوال ها دیگه جواب بدی
جیگر تو تحویل نمی گیری یا ما. نمی آپی چرا؟
راستی این چرندیات چیه که در مورد تنهایی و این حرفا نوشتی؟
هر وقت به من سر میزنی متوجه میشم که حتما مطلب جدیدی گذاشتی.
وگرنه تو الکی نمیایی سری بزنی.
ای دودره باز...
جالبه! نگران نباش گذشت زمان همه چیز رو تغییر میده. امیدوارم زودتر ناراحتیت برطرف بشه.
چرا بایداین کار را که تو میگویی انجام دهم؟ روی چه منطق و مبنایی؟ چرا باید برای اهداف سوء تو احساسی شوم؟
متن اولت خیلی قشنگ بود!