یادداشت

باده پنهان نوشید که محتسب تیز است

یادداشت

باده پنهان نوشید که محتسب تیز است

از نفرتی لبریز

ما نوشتیم و گریستیم
ما خنده کنان به رقص بر خاستیم
ما نعره زنان از سر جان گذشتیم ...

کسی را پروای ما نبود.
در دور دست مردی را به دار آویختند :
کسی به تماشا سر برنداشت

ما نشستیم و گریستیم
ما با فریادی
از قالب خود بر آمدیم


راستی یادم رفته بود بگم این آقای رو که دار میزنن  صنعته خودمونه
نظرات 7 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 23 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:59 http://hasanazar.blogksy.com

http://www.grandbux.org/pages/index.php?refid=hasanazar

نرگس پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:26 http://nniki.persianblog.ir

با حال و وضع این روزا خیلی جوره! مخصوصا بعد از رای گیریه مجلس! :(

رویا شاعر بی بهونه پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 19:30 http://bahane-be-bahane.blogsky.com/

سلام خوبی مرسی که سر زدی من الان جای نیستم که بتونم تویه کد های جاوا بگردم برات پیداش کنم .به محض اینکه تونستم برات میفرستم .هواتو دارم....

محمد! پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 21:28

میگم شما جایی به اسم « فرحبخش» واستون آشنا نیست ؟!!!

امیر جمعه 25 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 18:33 http://amir59.blogsky.com

کو دارند دار میزنند
کجاست من که نمیبینمش
تو هم به خاطر اینکه دیروز اخراج شد داری گریه میکنی نه به خاطر اون بیچاره

حمیدرضا طهماسبی پور شنبه 26 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 18:14 http://hrtp.blogfa.com

خسته نباشی...میذاشتی ۲ سال بعد می گفتی

navid یکشنبه 27 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:29 http://navidam.blogfa.com

سلام .صنایع ما سالها بود در بند و ذره ذره تمامش کردن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد